جوجه كباب پزي بنام ساميار
پسر گلم
ديشب -يكشنبه ۱۵ اسفند-بهمراه بابا بزرگ رفتي بالاپشت بوم و جوجه كباب درست كردي. بعد برام تعريف كردي كه با بابابزرگ صبح رفته بودي مرغ خريده بودين و آقاي فروشنده مرغها رو تكه كرده بود و بعد رفته بودين مدرس ـورزشگاه- ازت پرسيدم كه واليبال هم بازي كردي؟ گفتي نه درش بسته بود و آقاها داشتند فوتبال بازي ميكردن واسه همين رفتين پيش دايي بهروز و بابابزرگ سپهر ، حسين آقا كه بهت كلي خوراكي داده بود - يه بيسكوئيت هم واسه من نگهداشته بودي كه بهم دادي ولي وقتي بازش كردم خودت خورديش. الهي قربونت برم من.
وقتي شام خورديم بعد از شكر خدا، همه از تو تشكر كردن كه جوجه درست كرده بودي.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی